Azaranica is a non-biased news aggregator on Hazaras. The main aim is to promote understanding and respect for cultural identities by highlighting the realities they face on daily basis...Hazaras have been the victim of active persecution and discrimination and one of the reasons among many has been the lack of information, awareness, and disinformation.

Monday, January 10, 2011

وزیر فرهنگ افغانستان: در تلاش چاپ آثار کاتب هستیم

ایوب آروین

بی بی سی



رهین: کاتب تاریخ نگار و مردی مبارز سیاسی و اجتماعی بود.
سید مخدوم رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان گفته است که هرچند هزینه کافی در اختیار ندارد، ولی برای چاپ آثار فیض محمد کاتب تلاش می کند.

آقای رهین گفت امکان این هم وجود دارد که امتیاز چاپ این آثار را به مراکز فرهنگی و علمی غیردولتی واگذار کند، اما او تاکید کرد که در هر حال آثار کاتب باید با رویکردی کاملا عالمانه و حرفه ای چاپ و منتشر شوند.

وزیر اطلاعات و فرهنگ نگرانی ها از این که هنوز هم برخی مقامهای دولتی به دلیل مخالفت با انتشار اطلاعات مندرج در آثار کاتب، مانع چاپ این آثار می شوند را بی مورد دانست.

در آغاز گفتگویی از او پرسیدم: از نظر دولت افغانستان، که شما وزیر اطلاعات و فرهنگ آن هستید، فیض محمد کاتب چه کسی است؟

مرحوم کاتب از نظر همه ما و شخصیت چندبعدی است که نه تنها تاریخ نگار بزرگی است، بلکه مردی مبارز سیاسی و اجتماعی هم هست.

زندگانی کاتب در عهد سراج الملت و الدین، امیر حبیب الله خان شهید و همچنان در زمان شاه امان الله با اعتماد و محبت خاص دربار همراه بود. مخصوصا در زمان شاه امان الله، که پادشاه نه تنها مرحوم کاتب را به عنوان یک مورخ احترام می کرد، بلکه به عنوان مرد فاضلی که در مبارزات سیاسی و اجتماعی کاملا همنوا و پیرو شاه امان الله بود، مورد شفقت خاصش بود.

نقش کاتب در تحولات اجتماعی آن زمان مانند سایر مشروطه خواهان و روشنفکران، روشن است و کاتب با قلم توانای خود آثار گرانبهایی آفریده است.

وزارت اطلاعات و فرهنگ به مناسبت هشتادمین سال وفات این شخصیت بزرگ وطن در نظر دارد که سیمینار خاصی در اوائل بهار (۱۳۹۰ خورشیدی) برگزار کند. می خواستیم این کار در این زمستان صورت بگیرد، اما احساس کردیم که ممکن است بسیاری از علاقمندان و کاتب شناسان نتوانند در این فصل به این سیمینار بیایند. به همین سبب آن را گذاشتیم به اوائل بهار و بعد از نوروز. به زودی تشکیل کمیسیون برگزاری محفل یادبود، کاتب اعلام می شود.

شما از محبت امیر حبیب الله خان و امان الله خان نسبت به کاتب یاد کردید، حبیب الله خان دستور مصادره و از بین بردن جلد سوم سراج التواریخ را صادر کرد و امان الله خان هم اجازه چاپ آثار کاتب را نداد.


رهین: کسی که در زمینه زندگی، آثار و افکار کاتب کار کند، به عنوان کاتب شناس شناخته می شود.
موضوع اجازه ندادن به چاپ کتابهای کاتب، مقداری مغشوش است، ولی من از آن فرمان شاه امان الله که به کاتب اجازه داده که از تمام آثار کتابخانه سلطنتی هر وقتی که خواست استفاده کند و حتی وظیفه داده به کاتب که بنویسد و از این آثار کتابخانه استفاده کند. حتی در سندی که من دیده ام نوشته که حتی مصارف چای روزانه کاتب را که روزی دو روپیه آن زمان باشد، شخص پادشاه به قلم خود تعیین کرده است. این نشانه ای از نزدیکی و صمیمیت است.

شما از اصطلاح کاتب شناسی استفاده کردید، تا چه حدی فکر می کنید که کاتب شناسی در افغانستان جا افتاده است؟

کاتب شناسی تعبیر بجایی است، برای این که زندگانی کاتب و پایان غم انگیز عمرش و همچنین آثار گرانبهایش و آن خط شیوایش، همه این ها در ابعاد مختلف خود قابل مطالعه و پژوهش هستند. بنابر آن، کسی که در زمینه زندگانی، آثار و افکار کاتب کار کرده باشد و یا کار کند، طبعا به عنوان کاتب شناس شناخته می شود.

از کاتب هزاران صفحه آثار خطی، غیر از آثار چاپ شده اش بجا مانده، در هشتاد سال گذشته این آثار مجال چاپ نیافتند، فکر می کنید، دلیل اصلی اش چه بوده است؟

خب اصولا ما در گذشته کتاب کم چاپ کرده ایم. امکانات هم زیاد نبوده است. شما اگر اولین وزیر اطلاعات و فرهنگ مملکت، که به نام رئیس مستقل مطبوعات یاد می شد- مرحوم صلاح الدین سلجوقی- کتابی را که به نام "افکار شاعر" نوشته و در کابل چاپ شده را ببینید، متوجه می شوید که تا چه حدی امکانات نشر و پخش ما ضعیف بوده است در آن زمان. بنا بر آن، مقدار زیادی از توجه نکردن به چاپ این آثار و کتب ناشی از مشکلات در امر طباعت و امثالش بوده است.

در هر حال، در این کار (چاپ آثار کاتب) غفلت صورت گرفته، ولی این غفلت بیشتر ناشی از فقدان وسائل و عوامل دیگر بوده و نه احساس بدبینی نسبت به مرحوم کاتب. شخصیت های والای دیگری هم هستند که توجهی به ایشان نشده.

تا جایی که اطلاع داریم، حدود پنج هزار صفحه از آثار خطی کاتب در آرشیو ملی موجود است و اخیرا خانواده کاتب در اروپا به بی بی سی اطلاع داد که سه هزار و پانصد صفحه از آثار کاتب نزد ایشان است و گفتند که دغدغه آنها نگهداری درست این آثار و چاپ آنها است، گفتنی شما در این مورد چیست؟


مهمترین آثار کاتب به دستور و تحت نظر مستقیم حبیب الله خان نوشته شده است.
ما هم نگهداری می کنیم، مثلی که الحمدالله آثار بسیار نفیسی را در آرشیو ملی نگهداری کرده ایم و هم چاپ می کنیم. من امیدوارم خانواده مرحوم کاتب با وزارت اطلاعات و فرهنگ تماس بگیرند و مطمئن باشند که نسل نو اگر مثل آنها فرزندان صوری کاتب نیستند، فرزندان معنوی کاتب هستند، مخصوصا قشر پیشتاز و روشنفکر.

از آثار مرحوم کاتب، بخش در باره مطالعه قبائل پشتون و قبائل هزاره را من هم دارم که ضمن کتاب امان التواریخ (عکس نسخه خطی اش که در کتابخانه نیویورک است) نزد من هست. من به دلیل کثرت مشاغل متاسفانه نتوانسته ام که آن را آماده چاپ بسازم، ولی امیدوارم که تا اوائل بهار من هم در این زمینه کار کرده باشم.

آثاری که قبلا به آرشیو ملی داده شده، بیش از بیست سال است که در آن جا نگهداری می شود، اما کاری برای چاپ آنها انجام نشده، اگر همه آثار کاتب هم جمع شود و کاری برای چاپ آنها نشود و در اختیار عموم قرار نگیرد، فایده آن چیست؟

اولا آثار آرشیو ملی در دسترس پژوهشگران و محققان هست و از دسترس اهل علم بدور نیست. ثانیا مهم این است که این آثار محفوظ باشد. فرصت برای این که پژوهشگران بروند، در مورد آنها کار کنند هست و همیشه هست. ولی مبادا این آثار از بین بروند، مبادا این آثار بر اثر حوادث نابود شوند.

اوائل سال جاری خورشیدی معاون دوم رئیس جمهوری و بعضی از همکاران شما در وزارت اطلاعات و فرهنگ از چاپ آثار کاتب سخن گفتند و در گفتگو با رسانه ها، از جمله بی بی سی وعده دادند که آثار کاتب چاپ می شوند، ولی در عمل به نظر می رسد که کاری در این زمینه انجام نشده است.


هر چند امان الله خان در موارد بسیاری از کاتب حمایت کرد، اما به آثار عمده او اجازه چاپ نداد.
چاپ آثار کاتب به صورتی نیست که کتاب را از آرشیو ملی بگیرید، ببرید به مطبعه و چاپ کنید. هر کدام از این آثار باید مورد مطالعه دقیق قرار بگیرند و با دیگر آثار کاتب مقایسه شوند، با دیگر نسخ مقایسه شوند و کار علمی و بعد از آن آماده چاپ شوند. چنین کاری به این سادگی نیست. اولا این کار را هر کسی نمی تواند، ثانیا کسی که این کار می تواند باید وقت کافی داشته باشد. معمولا این نوع کارها، زمان طولانی را در بر می گیرد.

خب تا حالا چه کاری در این زمینه انجام شده؟ شما تا حال افرادی را سراغ ندارید که این شرایط را داشته باشند؟

افرادی هستند، از جمله آقای (حبیب الله) رفیع که روی یکی از آثار کاتب کار می کند. کسانی دیگر هم به همین ترتیب به صورت پراکنده کار می کنند. ولی وقتی که ما این سیمینار را برگزار کردیم، دقیقا تعیین می کنیم که چه کسی به چه کاری دست بزند و من شخصا می خواهم هیات علمی را تعیین کنم که با دید کاملا علمی و انتقادی (آثار کاتب را) ببینند تا بعدا این آثار چاپ شوند.

این کارهای تجاری است که کتاب چاپ می کنند و تلاش می کنند که زود بفروشند. این کار علمی نیست. نوشته های مرحوم کاتب مخصوصا بخاطری که تاریخ است و اصولا تاریخ نویسی معاصر حرفه حساسی است در سراسر جهان. به دلیل این که بسیاری از مطالبی که ذکر می شود، به خوب و بد اشخاص بر می گردد، مخصوصا نسلی که از نسل حاضر زیاد دور نیست.

به همین سبب در صحت و سقم مسائل، در این که مطلب به وسیله مرحوم کاتب نوشته شده یا نه و امثال کارهایی که در تصحیح متن ایجاب می کند- که خودش فن مخصوص است- کارهایی باید صورت بگیرد.

در هر حال، من به این که آثار مرحوم کاتب زود چاپ شوند، علاقه ندارم، برای این که کاری که زود شود، صحیح نمی باشد. ولی عمیقا علاقه دارم که این کار صورت بگیرد و با دقت، تانی و مخصوصا متعاقب سیمینار یادبود مرحوم کاتب.


بخش عمده ای از آثار کاتب تحولات دوره امیر عبدالرحمان خان و چند امیر پس از او را با جزئیات کم نظیری در بر دارد.
ذکر همین خوب بدی که فرمودید در آثار کاتب وجود دارد و بعضی این نگرانی را مطرح کرده اند که آثار کاتب به دلیل رویکرد افشاگرانه اش، مخالفانی در داخل دولت کنونی افغانستان دارد و این افراد مانع چاپ آثار کاتب می شوند، پاسخ شما به این نگرانی ها چیست؟

این نگرانی ها بیهوده است. من فکر نمی کنم که هیچ کسی از مقامات دولت حتی در این مورد فکر هم کرده باشد. برعلاوه، این کار (چاپ آثار کاتب) به وزارت اطلاعات و فرهنگ مربوط است و وزارت اطلاعات و فرهنگ در هیچ حال تابع چنین سلیقه ها نیست.

شما عملا برای چاپ آثار کاتب برنامه ریزی کرده اید، بودجه ای اختصاص داده اید؟

بودجه اختصاص دادن کاری ندارد. ما وزارتخانه ای بسیار فقیر هستیم. با همین چیزی که داریم می خواهیم چاپش کنیم. در هر حال برای چاپ آثار مرحوم کاتب راهی پیدا می کنیم و پولی پیدا می کنیم. شما می بینید بخاطری که بودجه ما بسیار کم است، من گاه دست به دامن تاجر ملی می زنم و گاه دست به دامن سفارتخانه های خارجی و گاه موسسات غیردولتی خارجی تا برای خدمت به فرهنگ این کشور کاری شود.

اگر شما نتوانید بودجه ای برای این کار پیدا کنید، امکان این وجود دارد که امتیاز چاپ آثار کاتب را به بخش خصوصی و مراکز فرهنگی غیردولتی واگذار کنید؟

خب، آثار مرحوم کاتب را کوشش می کنیم خود ما چاپ کنیم و هم (اجازه می دهیم به) یک مرجع سالم. مرجع سالم که می گویم منظورم این است که دیدگاه علمی داشته باشد و کارش صرفا تجاری نباشد، در آن صورت فرق نمی کند که چنین مرجعی هم آثار کاتب را چاپ کند.

Link to source: http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2011/01/110110_k02-kateb-raheen-iv.shtml

NATO: 3 Afghan police officers killed in (Daikundi Province) mistaken-identity strike

By the CNN Wire Staff
January 10, 2011 4:28 a.m. EST

(CNN) -- NATO officials said Monday they have sent a team to investigate an incident in central Afghanistan where troops thought they were battling militants, but instead may have exchanged gunfire with Afghan police.

The operation, which took place Sunday in Daikundi province, led to the death of three Afghan police officers and wounded three others, the International Security Assistance Force said.

NATO troops were conducting a patrol in a village when they came across nine armed people who were setting up what "appeared to be an ambush position," the force said in a statement.

The service members called in aerial support.

Later, troops determined the air strike may have been carried out against an Afghan police team, the force said.

"While we take extraordinary precaution while conducting operations to avoid friendly casualties, it appears innocent people may have been mistakenly targeted," said U.S. Army Col. Rafael Torres, the director of the force's Joint Command Combined Joint Operations Center director.

Link to Source: http://www.cnn.com/2011/WORLD/asiapcf/01/10/afghanistan.police.killed/

60% state institutions in Daikundi operate in rental buildings

NEILI (NNI): About 60 percent of state institutions are operating in central Daikundi province without having buildings of their own, costing much to the country's budget, the governor said. "Officials of these departments operate from rented places, the rent of which range from 15,000 to 25, 000 afghanis per month," Qurban Ali Uruzgani said. "Twenty-two out of 37 state bodies have no buildings of their own," he said, adding the government had to pay a lot of money in rent for these buildings. Hajj and Islamic Affairs department is one of many operating in rental buildings. "The current building for which we pay 15,000 afghanis a month is not big enough to house all the staff," head of the department, Shiekh Mohammad Essa Taqadussi said. He said he had raised the problem with the ministry concerned who came up with the promise to construct a building for his department next year. Residents complain that provincial departments changed buildings with time to time, creating problems for them. "Almost every year, provincial departments change locations and you have to wander for days to find their new locations," said Mohammad Ali, a resident of Shahristan district.

Link to Source: http://www.allvoices.com/s/event-7840960/aHR0cDovL3d3dy50aGVmcm9udGllcnBvc3QuY29tL05ld3MuYXNweD9uY2F0PWFuJmFtcDtuaWQ9NTU0JmFtcDthZD0xMC0xLTIwMTE=

Afghan Culture Museum



Blog: John Thackara


A lifetime ago, during a six month journey in Afghanistan, I passed the spectacular site of Bamiyan, shown in this photograph, on my way into the Hindu Kush. This was long before the three enormous statues of Buddha, carved into the sides of cliffs, were destroyed by the Taliban on the grounds that they were an affront to Islam.

A two-day visit did not make this hippy-tourist an expert — but the impact of that site has lived with me ever since. The statues could only have been created by one of humanity's most ancient civilizations — and yet that cultural and social legacy is hardly ever mentioned in contemporary media coverage of the country.

It is welcome news, therefore, that a project to create a virtual museum of Afghan culture has been launched in Paris by an independent producer, Pascale Bastide. The celebrated and visionary architect Yona Friedman has agreed to to design and "build" a virtual structure that will enable access to Afghan collections which are now physically scattered in many museums and private collections around the world. Every art object will have its own geographic, ethnological and historic information; a panoramic table will situate these objects in the larger context of European, Mideastern and Asian civilizations. There will be also a special pavilion offered to Afghan people to deposit their own archives.

"My fundamental idea about architecture is that we are overbuilding" comments Friedman; "earth is over occupied. A museum, from this point of view, doesn't need to have a building." Rather than attempt to fill the cavity left after the demolition of the giant statues with a new buillding, his idea is to use that space as a kind of grid, or promenade, to present the online exhibits.

Another collaborator in the project, Michael Barry, a professor of Near Eastern Studies at Princeton, states that "several moments of mankind's fate and creativity were sealed on what is today Afghan soil — and the world needs to see that".

Link to source: http://observersroom.designobserver.com/johnthackara/entry.html?entry=23898

Sunday, January 9, 2011

Save us, plead Afghan blood-feud lovers

Jeremy Kelly | Sunday Herald Sun | January 09, 2011


A YOUNG Afghan couple want asylum in Australia after their marriage sparked a bloody tribal war, tit-for-tat kidnappings and intervention by US Special Forces and President Hamid Karzai.



A bloody tribal war has erupted over the marriage of a young Afghan couple. Picture: AP Source: HWT Image Library

They now fear her family is trying to hunt them down to kill them to preserve her family’s so-called honour.

Their problems started 10 months ago in Oruzgan province, where most Australian troops are based, when 20-year-old Massoma ran off with her lover, a member of the Hazara tribe, which has been persecuted by her tribe, the Pashtuns, for centuries.

“If my family finds me, they will cut me into pieces because I married a Hazara boy without their permission,” Massoma said.

She said they lived from day to day, sleeping no more than one night in any house, in fear they would be found and then slain.

“We were not expecting any of this. It was never on our mind. This man took my heart. He had a kind face, good colour and beautiful skin. That’s why I ran away with him,” Massoma said.

It was four months after fleeing her family in a village in Khas Oruzgan district that her family found out where she was.

Her husband, Younus, 22, went to her family to try to broker a peace deal, asking whether they wanted money – an offer he said they refused.

“They said, ‘We want the girl, you and your family’. They wanted us all, just for killing.”

By then, news of the marriage was causing ripples through the district. Fighting between Pashtuns and Hazaras flared with, by most accounts, at least two people killed and 300 families forced to flee their houses to escape the violence.

The Pashtuns kidnapped a teenage Hazara girl, Mahgul, and rushed her to Kandahar province. The Hazaras retaliated, taking seven Pashtun men hostage.

Perhaps realising the issue could escalate into a potential tribal war, US Special Forces, which are the only foreign military in the area, intervened.

Locals said the US military rescued Mahgul from Kandahar and brought both girls back to their base in Khas Oruzgan.

Word spread around the community that the Americans had two local women on the base, fertile propaganda for the Taliban.

“I knew (then) that I had to get them off my base as fast as possible,” said the Special Forces captain, who, under US military policy, cannot be named.

He arranged a shura, or gathering, to bring the warring sides together. That led to another shura, where agreements were forged for the violence to cease, the hostages to be released and delegations from each tribe to be sent to Kabul to ensure the peace was lasting.

President Karzai met the delegation, which included tribal leaders, MPs and the president’s chief tribal adviser.

The matter was close to their hearts, given Massoma was a member of their Pashtun sub-tribe, the Popalzai.

After 41 days of talks, the two sides recently returned to Oruzgan unable to reach agreement. The sticking point: Massoma refused to attend.

“We don’t trust them. I swear on the Holy Qur’an they will kill us both,” she said.

Oruzgan’s police chief Juma Gul agreed that Massoma was “in danger because her brother and father are taking this issue very seriously”.

He confirmed that violence because of the marriage had led to two deaths, the displacement of 300 people and 11 hostages being taken, all of whom he said were now released.

Adding to the intrigue is a claim by the Pashtuns that Massoma was married before meeting Younus and that she needs to divorce him.

“That’s a complete lie,” Massoma said.

The US Special Forces captain said that in his discussions with Massoma’s mother, she didn’t mentioned her daughter was already married, adding that the supposed first husband never appeared.

The Pashtun delegation’s leader and Karzai’s tribal adviser, Jan Mohammed Khan, said that until the couple came to Kabul the matter would remain simmering in the province and any move to give asylum to the couple would merely inflame the issue, leading to further conflict.

“If they come to Kabul and if they are happy, we will say go. Go and be happy together,” he said, adding it was vital that she appear to get divorced from her alleged first husband.

Massoma said she doubted the pledge.

“We just want to find a peaceful place, a quiet place where no one can say anything to us,” she said.

“We want nothing else, just peace.”

Younus said only a new life in another country would ensure their safety.

“We want to be taken out of Afghanistan.” he said.

“Australia, America, wherever, we just want to leave Afghanistan.”

Speaking through an interpreter, Younus said the couple had good relations with Australian soldiers in Oruzgan province.

That, he said, had motivated their interest in Australia being their first choice for a new home.

“It is a peaceful country, I think, where they don’t kill people because they married someone,” he said.

“Their soldiers are helping us in Oruzgan, but they know of our situation and they know we will die here because of our marriage.

“If we have children, we don’t want them to live like us.

“During the night in one place, during the day in another place, all the time.”

The couple requested their surname not to be used and their picture to not appear on the internet because they wanted as few people as possible in Afghanistan to know their identity.

“We are on guard the whole time,” Younus said.

“This is not a proper life.

“We request from the Australian people, or whoever, to please us.”

The US commander of Australian forces in Oruzgan, Col. Jim Creighton, has taken an interest in the couple’s case.

Late last year he told the Sunday Herald Sun he had serious fears for Massoma’s future and he supported any move to get the couple out of the country.

To apply for asylum in Australia, the couple would face a precarious journey through Pashtun-dominated areas of Oruzgan, Kandahar and Ghazni before making their way to Kabul.

They would then have to travel east through the Khyber Pass to the Pakistani capital Islamabad because the Australian Embassy in Kabul offers no consular assistance to Afghans.

Link to source: http://www.heraldsun.com.au/ipad/afghan-blood-feud-couple-seek-asylum/story-fn6bfkm6-1225984234954

آثار کاتب درمعرض خطر نابودی

ایوب آروین

بی بی سی



واحد فیضی نوه کاتب می‌گوید، نگهداری و چاپ آثار کاتب از مهمترین دغدغه های خانواده کاتب است
خانواده فیض محمد کاتب، مورخ مشهور افغانستان می گویند ۳۵۰۰ صفحه از آثار خطی چاپ نشده این نویسنده در نزد آنها موجود است.

پیش از این اطلاع چندانی در باره این بخش از آثار کاتب وجود نداشت و گمان اغلب بر این بود که آثار کاتب در سالهای اغتشاش پس از سقوط سلطنت امان‌الله خان از بین رفته است.

نخستین بار در سال ۱۳۶۵ خورشیدی خانواده کاتب اطلاع دادند که هزاران صفحه از آثار کاتب به خط خود او در نزد آنها وجود دارد و آنها این آثار را در اختیار دولت وقت افغانستان قرار دادند.

دولت در آن زمان این آثار را که مجموع آن به حدود پنج هزار صفحه می‌رسید، در آرشیو ملی افغانستان بایگانی کرد و این نخستین اقدام برای کشف و حفظ آثار کاتب بود.

همچنین سال گذشته خورشیدی دولت افغانستان نسخه خطی جلد چهارم سراج‌التواریخ، مهمترین اثر کاتب را از فردی که نام او هنوز اعلام نشده است، خرید و در آرشیو ملی بایگانی کرد.

آثار کاتب در بایگانی ملی



کاتب را از لحاظ دقت و زیرکی در تاریخ‌نویسی رسمی، با بیهقی، تاریخ‌نویس دوره غزنویان مقایسه کرده اند.
به این ترتیب، آن گونه که مقامهای دولت افغانستان گفته اند، در حال حاضر بیش از پنج هزار صفحه از آثار خطی فیض محمد کاتب، که بخش اعظم آنها در باره تاریخ معاصر افغانستان است، در بایگانی ملی افغانستان نگهداری می‌شود.

در گذشته گمان بر این بود که کتاب سراج‌التواریخ تنها سه جلد دارد که تاریخ افغانستان را از ۱۳۶۰ قمری تا پایان پادشاهی امیر عبدالرحمان خان در سال ۱۳۱۵ قمری را در بر دارد.

اما اکنون خانواده کاتب به بی‌بی‌سی گفته‌اند که صدها صفحه از جلد چهارم و حتی جلد پنجم سراج‌التواریخ هم در نزد آنها موجود است.

واحد فیضی، یکی از نوه‌های کاتب گفت: "۳۵۰۰ صفحه‌ای که در نزد ما است، بیشتر مربوط به وقایع امیر حبیب‌الله خان و امیر امان‌الله خان است. بخش‌هایی از این نوشته‌ها مربوط به جلد چهارم و پنجم سراج‌التواریخ می‌شود."

به گفته او، این بخش از جلد چهارم و پنجم سراج‌التواریخ، توضیحات بیشتری در ارتباط با تحولات این دوره ارائه می‌کند که در دیگر آثار کاتب با این تفصیل بیان نشده است.

تفاوت نسخه‌های خطی و چاپی سراج التواریخ



امیر حبیب الله خان سراج‌التواریخ را شخصا سانسور کرده است.
در سال گذشته هم بخشی از جلد سوم سراج‌التواریخ همراه با نسخه خطی جلد چهارم این کتاب در اختیار بایگانی ملی افغانستان قرار گرفته بود. این بخش از جلد سوم سراج التواریخ به دلائلی که هنوز مشخص نشده، در نسخه چاپ شده آن نیامده است.

نسخه چاپ شده جلد سوم سراج التواریخ که تحولات دوره پادشاهی امیر عبدالرحمان خان را در بر دارد، در سال ۱۳۳۳ هجری قمری تحت نظر مستقیم امیر حبیب الله خان و پس از سانسور شخص او و دو تن از منشیان او چاپ شده بود، ولی این نسخه به دستور حبیب الله خان پیش از انتشار در چاپخانه سلطنتی کابل از بین برده شد.

آن گونه که امیر حبیب‌الله خان خود در مقدمه جلد اول سراج التواریخ نوشته، او شخصا به فیض محمد کاتب دستور داده بوده که "سرگذشت پادشاهان افغان" را بنویسد، اما پس از آن که مشاوران امیر، او را متوجه زیانهای شرح قتل عامها و استبداد این پادشاهان می‌کنند، او دستور از بین بردن سراج‌التواریخ را صادر می‌کند.

از جلد سوم چاپ شده سراج‌التواریخ تنها چند نسخه از چاپخانه بیرون شده بود که در حال حاضر هم وجود دارد و نسخه خطی آن نشان می‌دهد که میان این دو نسخه تفاوت‌های زیادی وجود دارد. به نظر می‌رسد که نویسنده نخواسته یا نتوانسته که پادشاه را قانع به چاپ نسخه کامل آن کند.

به این ترتیب به نظر می‌رسد که حالا دوره کامل پنج جلدی سراج‌التواریخ به گونه دستنویس و به خط خود کاتب در دسترس است.

آثار کاتب در اروپا



اعضای خانواده کاتب نگران نگهداری و چاپ آثار او هستند.
آن گونه که آقای فیضی نوه کاتب می گوید، علاوه بر بخش‌هایی از سراج‌التواریخ، آثار دیگری هم از کاتب بجا مانده که در هشتاد سال گذشته به وسیله خانواده کاتب نگهداری می‌شده و خانواده کاتب این آثار را به همراه خود به اروپا برده است.

بر اساس فهرستی که آقای فیضی در اختیار بی‌بی‌سی قرار داده، به طور کلی ۲۸ جزوه بزرگ و کوچک از آثار خطی کاتب در نزد خانواده او نگهداری می‌شود که تقریبا نیمی از آنها مربوط به سراج‌التواریخ است و بقیه آنها شامل آثار دیگر کاتب و همچنین اسناد مهم دولتی آن دوره می‌شود.

در میان این آثار جلد سوم کتاب تحفه‌الحبیب، یکی دیگر از کتابهای مشهور کاتب، هم دیده می شود. کاتب پیش از سراج التواریخ این کتاب را نوشته بود، اما امیر حبیب الله و منشیان او این کتاب را آنقدر سانسور کردند، که کاتب از چاپ آن منصرف شد و به تالیف سراج التواریخ پرداخت.

تحفه‌الحبیب هم به دستور حبیب‌الله خان و به نام او نوشته شده است. این کتاب شرح تحولات افغانستان در زمان پادشاهان پیش از پادشاهی امیر حبیب‌الله خان را در بر دارد.

آقای فیضی گفت که در میان نسخه های خطی که در نزد خانواده کاتب نگهداری می شود، کتابی است با عنوان "تاریخ عام و قدیم افغانستان"، کتاب دیگری با نام "اصول دین" و جزوه‌ای هم با عنوان "ذکر تحدید(مرز) افغانستان و وجه تسمیه آن" وجود دارد.

رونوشت نامه‌هایی از امیر عبدالرحمان خان و محمد نادر شاه هم در میان جزوه های به جا مانده از کاتب دیده می‌شوند که به نظر می رسد اهمیت تاریخی داشته باشند.

دغدغه نگهداری



همه آثار چاپ نشده کاتب به خط خود او است.
فیض محمد کاتب این آثار را در سالهای ۱۳۳۱ تا سالهای منتهی به پایان زندگی‌اش در ۱۳۴۹ هجری قمری (۱۳۰۹ خورشیدی) نوشته است، اما از آن زمان تا حال تحولات مختلف سیاسی و نظامی در افغانستان فرصت چاپ این آثار را نداده است.

حالا آنگونه که واحد فیضی نوه کاتب می‌گوید، نگهداری و چاپ آثار کاتب از مهمترین دغدغه های خانواده کاتب است. آقای فیضی گفت که هنوز هم با وجود بهبود شرایط در کشور، زمینه چاپ این آثار و نگهداری نسخه های خطی آنها در محلی مطمئن وجود ندارد.

به گفته او، هرچند برخی کارشناسان کتابداری به خانواده کاتب در باره شیوه و شرایط نگهداری نسخه های موجود آثار خطی کاتب مشورت داده اند، اما آقای فیضی گفت که خانواده کاتب به این نظر است که آثار کاتب به عنوان مراث فرهنگی و ملی کشور باید در محلی مطمئن و به گونه حرفه ای نگهداری شوند. نگهداری غیر حرفه ای آثار چاپ نشده کاتب، خطر از بین رفتن این آثار را هر روز بیشتر می کند و بیم آن وجود دارد که بخشی از وقایع تاریخی، نامه ها و مکاتبات رسمی و اسناد دولتی که در هیچ جای دیگری نیست، از بین بروند.

وعده‌هایی که عملی نشد



در هشتاد سال گذشته فرصت چاپ آثار کاتب به دست نیامده است.
در دو سال گذشته مقامهای دولت افغانستان بارها از چاپ آثار کاتب سخن گفته اند و شماری از آنها گفته اند که چاپ آثار کاتب در صدر فهرست اولویت های دولت در زمینه فرهنگی قرار دارد، ولی در عمل هیچ کاری برای انتشار این آثار انجام نشده است.

سال گذشته مقامهای وزارت اطلاعات و فرهنگ پس از به دست آوردن و بایگانی کردن جلد چهارم سراج التواریخ گفتند که تلاش می کنند که این کتاب و دیگر آثار کاتب را چاپ کنند و در آخرین مورد دین محمد مبارز راشدی، معاون این وزارت گفت "وعده" می دهد که امتیاز چاپ این آثار را به بخش خصوصی واگذار خواهد کرد.

حتی محمد کریم خلیلی، معاون رئیس جمهوری هم در مراسمی که در ماه سنبله/شهریور گذشته برای بزرگداشت از کاتب در کابل برگزار شده بود، بر چاپ و انتشار آثار کاتب تاکید کرد، ولی به نظر می رسد که این سخن ها تنها برای اقناع علاقمندان تاریخ کشور و آثار کاتب اظهار می شود و برنامه عملی در این زمینه هنوز وجود ندارد.

واحد فیضی در بخشی از سخنان خود گفت که هنوز دولت افغانستان در ارتباط به آثار کاتب تماسی نگرفته و خانواده او هم نمی داند که دولت افغانستان در ارتباط با آن بخش از آثار کاتب که در بایگانی ملی نگهداری می شود، چه کاری انجام خواهند داد.

Source: http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2011/01/110104_k02-kateb-books-family.shtml

Thursday, January 6, 2011

Rival Indian firms join hands to bid for Bamiyan iron ore

Posted: Fri Jan 07 2011, 04:10 hrs
New Delhi:

For the first time rivals in the domestic market, steel giants Sail, Tata, Essar, RINL and the Jindal Group, are coming together to jointly bid for iron ore assets and to explore building a steel plant in war-torn Afghanistan.



At a meeting today, the Mines Ministry promised the steel producers “all possible assistance” to facilitate their entry into the “difficult” country.



The Ministry of External Affairs is closely coordinating with the Mines Ministry on the modalities of bidding for mining rights in the Hajigak mines in the Bamiyan province, 130 km west of Kabul.



Afghanistan is estimated to be sitting on iron reserves of 1.8 billion tonnes in Hajigak alone, and is issuing an open tender for multiple exploration concessions. The selected bidder will be granted mineral concessions under the Afghan Mineral Law, 2010.



There are potential coking coal reserves near the Hajigak mines, which the Hamid Karzai government hopes will enthuse companies to set up integrated plants.

Link to source: http://www.indianexpress.com/news/Rival-Indian-firms-join-hands-to-bid-for-Afghanistan-iron-ore/734529